حامد محضرنیا، خواننده و ترانه سرا در گفتگو با خبرنگار دیباچه گفت: وقتی به یکی از این سایتهای پخش موسیقی زنگ بزنید و قیمت بگیرید از ۱۰ میلیون تا ۳۰۰ میلیون به شما قیمت میدهند! این رقم برای پکیج پخش یک ترک موسیقی است؛ که شامل پخش قطعه در ۵۰ کانال تلگرام و ۱۰۰ تا پیج اینستاگرام و ۲۰ تا دابسمش و ۴۰ تا دلقک اینستاگرامی میشود.
این خواننده که این روزها مشغول برگزاری اجراهای ارگانی در شهرستانها و تولید قطعاتی عاشقانه و سفارشی میباشد در خصوص تأثیر خواندن تیتراژ سریالها و برنامههای تلویزیونی در پیشرفت هنریاش اظهار داشت: به طور قطع ، این موضوع نقش زیادی در معروفیت من داشته و درواقع تلویزیون، سکوی پرتاب من بوده است؛ البته یک دوره خیلی درگیر این قضیه بودم که فکر میکنم حضور زیاد در رسانه ملی اقدام، درستی نبود برای اینکه هرچه بیشتر جلوی چشم مردم باشی، طرفداران کمتری پیدا میکنی؛ برای همین الان مقداری گزیده کار شدهام و پروژههای تلویزیونی کمتری را میپذیرم.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که چگونه فرصت ورود به رسانه ملی را پیدا کردید؟ گفت: اولین بار ورود من به رسانه ملی اینگونه اتفاق افتاد که یکی از کارهای من که در سال ۹۱ در اینترنت منتشر شد، مورد پسند یکی از تهیه کنندههای تلویزیون قرار گرفت و ایشان آن کار را برای تیتراژ برنامهاش استفاده کرد و من به این رسانه دعوت شدم و به این صورت راه من به تلویزیون باز شد؛ خیلیها گفتند پارتی داشتی، اما با جرأت میگویم دشمن زیاد داشتهام، اما پارتی خیر.
این خواننده که تا کنون آثار مذهبی زیادی خوانده در رابطه با دلیل انتخاب کارهای مذهبی عنوان کرد: علاقمندی من به اجرای قطعات مذهبی صد در صد دلی بوده و شاید بخشی از این کارها سفارشی باشند، اما این اتفاق زمانی افتاد که آثار مذهبی من را گوش کردند و دیدند که من در اجرای این قطعات موفق بودهام و مخاطبان از این کارها استقبال کردهاند.
وی در ادامه درخصوص وضعیت استفاده از شعر و ترانه در آثار پاپ امروزی بیان کرد: چند وقت پیش حدود ۱۰ شب در جزیره کیش برنامه داشتم و یکبار که برای تفریح به ساحل رفته بودم، متوجه برخورد لفظی پدری با دختر نوجوانش شدم که" چند بار بگویم این آهنگها رو گوش نکن" و دختر هم در جواب گفت"یکبار دیگر به من گیر بدهی خودم را غرق میکنم" متأسفانه میخواهم بگویم حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از مشکلات روحی، روانی در کشور ما به دلیل گوش دادن به همین اشعار مزخرفی است که به خورد مردم میدهند" و کسی هم فکری به حال این موضوع نمیکند؛ من یک سالی است که کاری منتشر نکردهام البته نه به این معنی که توانایی این کار را نداشته باشم؛ حتی چند اثر تولید کردهام، ولی در چنین شرایطی ترجیح میدهم سکوت کنم تا اینکه کار پخش کنم. من ترانه حدود ۹۰ درصد از کارهایی که خواندهام را شخصا سرودهام و قبل از اینکه خواننده باشم، شاعر هستم به همین دلیل هم مسأله شعر را که در این یکی دوسال اخیر حساس شده، بهتردرک میکنم.
خواننده قطعه"پنجره فولاد" ضمن اشاره به این موضوع که موسیقی ما امروز بیشتر به بیزینس نزدیک شده و از قالب هنر بیرون آمده است، گفت: از منبعی شنیدهام که عدهای در موسیقی پولشویی میکنند؛ اتفاقی که در برخی از سریالهای نمایش خانگی هم رخ داده است. تهیه کنندههای موسیقی با هزینههای هنگفتی برخی از خوانندهها را مطرح میکنند و این افراد هم بدون تخصص با هر نوع شعر مزخرف وتنها با بزک کردن در فضای مجازی و ماهواره بر سر زبان میافتند، حتی از رقاصههای اینستاگرامی استفاده میکنند تا این آثار را "دابسمش" کنند! و از هر وسیلهای برای تبلیغ این اشخاص استفاده میکنند و چه بخواهیم و چه نخواهیم این آثار به خورد مردم میرود. خصوصا نوجوانان که مورد هدف هستند و از این طریق این خوانندگان مطرح میشوند، افرادی که دستمزدهای بسیار پایینی هم میگیرند و من در این زمینه اطلاعات دقیقی دارم مبنی بر اینکه، این افراد برای کنسرت تهران یک میلیون و و برای شهرستانها یک و نیم میلیون میگیرند و مابقی به جیب تهیه کنندهها میرود. اغلب هم عمر یکساله و نهایت دوساله دارند و بعد خانه نشین میشوند.
وی افزود: هیچ نهادی هم بر این گونه مسائل نظارتی ندارد و نمیپرسد این اشعار چگونه مجوز میگیرند و حتی این صداها که حتی یک بیت را نمیتوانند، زنده بخوانند چطور مجوز گرفتهاند! امروز اغلب کنسرتها هم "پلی بک" شدهاند طوریکه به اصطلاح موزیسینها"فیش تو گلدون" شدهاند، یعنی سازها نمایشی میزنند و صداها از بلندگو برای مردم پخش میشوند. این مسأله برای من وامثال من که در این راه زحمت کشیدهایم، دردآور است، برای اینکه ما این همه تلاش کردهایم، اما کارهای موجودات بی استعداد به گوش مردم آشنا میآید و پیامد آن آسیبهای اجتماعی و تخریب خانوادهها است.
این خواننده درخصوص دلایل افت سلیقه موسیقایی مردم عنوان کرد: این افراد اجازه انتخاب موسیقی را به مخاطب نمیدهند بلکه موسیقی خود را به مخاطب میخورانند و بعد میگویند سلیقه مردم این است؛ وقتی ذهن و گوش نوجوان خراب شود، قابل اصلاح نیست؛ تا وقتی این نوع از موسیقیها مورد تأیید و توجه قرار میگیرد، این عده هم میگویند این موسیقی، سلیقه مردم است و ما به این سلیقه احترام گذاشتهایم.
وی افزود: ما صد درصد باید به شعور مخاطب احترام بگذاریم و من همیشه میگویم مخاطبی که حداقل ۳ دقیقه گوشش را در اختیار من میگذارد، برایم ارزشمند است و باید همه تلاشم را بکنم تا در این ۳ دقیقه با شنیدن موسیقی من حال خوبی پیدا کند. امروز به حدی مشکلات برای پخش یک قطعه در فضای مجازی زیاد است که گاهی از ادامه کار دلسرد میشویم؛ وقتی به یکی از این سایتهای پخش موسیقی زنگ بزنید و قیمت بگیرید از ۱۰ میلیون تا ۳۰۰ میلیون به شما قیمت میدهند! این رقم برای پکیج پخش یک ترک موسیقی است؛ که شامل پخش قطعه در ۵۰ کانال تلگرام و ۱۰۰ تا پیج اینستاگرام و ۲۰ تا دابسمش و ۴۰ تا دلقک اینستاگرامی میشود. حالا من "حامد محضرنیا" چه رقابتی میتوانم با خوانندهای که ۲۰۰.۳۰۰ میلیون هزینه برای پخش یک ترک میکند، بکنم؟. اگر کارم را طلا هم بگیرم، قطعا در این شرایط دیده نمیشود.
«محضرنیا» افزود: حال برای تیتراژ سریالها هم قیمت تعیین میشود، مثلا یک سریال ۲۰۰ میلیون و سریال دیگر ۳۰۰ میلیون. این موضوع عرف شده و از زبان خودم نمیگویم؛ تمام تیتراژهای سریالی اغلب خرید و فروشی شده، حالا شاید برخی برند باشند، اما آنها هم پول میدهند یا خودشان یا تهیه کنندگانشان که پول میدهند تا خوانندههایشان روی دور باشند و بتوانند کنسرت بدهند. الان به شعور مردم بی احترامی میکنند.
خواننده ترانههای حماسی در پاسخ به این پرسش که در شرایط امروز تا میزان علاقمند به بیان مطالبات اجتماعی مردم در آثاری که ارائه میدهد، است؟ بیان کرد: موسیقی پرچم اصلی از فرهنگ سازی در مملکت است، نه در اینجا بلکه در کل دنیا. صنعت موسیقی تریبون فرهنگ سازی در جامعه است؛ من هم بطور نمونه قطعهای با نام"ممنونم" را اجرا کردم؛ این قطعه کار شادی بود و در اصل زبان تشکری از خدا بود. این کار بازتاب زیادی برای من به همراه داشت از خلبانی که به من گفت که قبل از پرواز برای ارتباط بهتر با خدا این قطعه را گوش میکند تا پزشکی که قبل از عمل این کار را گوش میکرد. خیلیها به من گفتند که ما ارتباط خوبی با این کار میگیریم و من از این بابت خیلی خوشحال هستم. ویا قطعه"پنجره فولاد" که برای امام رضا خواندهام، مورد استقبال افراد قرار گرفته و خیلیها با چشمانی اشکبار با من همخوانی میکنند. حتی در کارهای عاشقانه هم میتوان فرهنگ سازی کرد به شرطی که کار سالم باشد، درواقع بایک قطعه میتوان دونفر را به هم وصل کرد و این معجزه موسیقی است.
وی در انتها گفت: من نوعی تنها قادر به مبارزه با جو خراب موسیقی نیستم؛ امروز مسأله شعر در کارها اهمیت زیادی دارد و اعضای دفتر شعر و موسیقی ارشاد باید دقت بیشتری در ارائه مجوز کرده و به هر شعری مجوز ندهند؛ چون این اشعار اذهان افراد بویژه نسل نوجوان را خراب میکند؛ و موضوع مهم دیگری که خیلی آزار دهنده است، قانونی است که میگوید، خوانندهها باید برای تک آهنگها هم مجوز بگیرند، قبلا تنها برای آلبوم نیاز به اخذ مجوز بود، الان پرسش من این است" مدتها است که ۴ ترک فرستادهام، اما هنوز مجوزی برای آنها صادر نشده و تنها ترانه این کارها تأیید شدهاند، من نمیدانم این عزیزان چکار میکنند! اگر قانون را گذاشتهاید پس بستر را فراهم کنید. اگر نمیتوانید اجرا کنید، پس قانون را بردارید، من حتی برای این قضیه طرحی دارم به این صورت که بیایند مثل سازمان نظام مهندسی و نظام پزشکی به موزیسینها هم پروانه کار بدهند که تا ۴ سال به اشخاص مجوز فعالیت میدهد و درصورتیکه مرتکب خطا شوند یا پروانه را لغو کنند و یا جریمه مالی بشوند، این پیشنهاد به نظرم به مراتب بهتر از قانون فعلی است.
گفتگو از: اعظم صفایی